قلب من در هر زمان خواهان توست / این دو چشمان عاشقم مهمان توست /گرچه لبریز از غمی درمانده ام / این نگاهم در پی درمان توست . . .
خیلی از دختران و پسران جوان، دلشان میخواهد مانکن شوند یا لااقل ظاهری شبیه ظاهر مانکنها داشته باشند؛ غافل از اینکه مانکن شدن دردسرهای فراوانی دارد و مانکنها با مصایب زیادی دست به گریبانند؛ به ویژه از منظر سلامت جسم و روان. ماجرای مرگ ۲ مانکن برزیلی و اروگوئهای را که همین چند ماه پیش به دنبال بیاشتهایی عصبی رخ داد، لابد به خاطر میآورید. به اینها بیفزایید انواع جراحیهای زیبایی و عوارضش را که معمولا مانکنها به آن تن میدهند و انواع و اقسام بیماریهای روانی و مشکلات اجتماعی و خانوادگی این جماعت را درباره <مصایب مانکن شدن> با دانیال عبادی، بازیگر فیلم <غیرمنتظره> به گفتگو نشستهایم.
حضورتان در فیلم <غیرمنتظره> تا حدودی غیرمنتظره بود به خصوص که در اولین حضورتان نقش اول را تجربه کردید.چگونه برای بازی در این فیلم انتخاب شدید؟
دوست عزیزم شهاب حسینی مرا به آقای دکتر کریمی، کارگردان این فیلم معرفی کرد. تا در کلاسهای آموزش فیلمنامهنویسی ایشان ثبت نام کنم اما وقتی به نزد دکتر کریمی رفتم هم مهلت ثبتنام تمام شده بود و هم ایشان تمایلی به برگزاری کلاس خصوصی دیگری نداشتند. ولی پیشنهاد دادند فعلا در فیلم غیرمنتظره بازی کنم تا بعد به فیلمنامهنویسی هم بپردازم.
واکنش شما چه بود؟
پیشنهادشان برایم غیرمنتظره بود. نقشی که در فیلم بود هم شبیه من بود و هم نبود.
نقش دارای چه ویژگی هایی بود؟
نقش درباره یک مانکن، یک فوتومدل است؛ نقشی که تاکنون در سینمای ایران وجود نداشته است. در فیلم کوچکترین مسایلی که یک مانکن با آن روبرو است، مانند رژیمهای غذایی مداوم، استفاده از وسایل میک آپ تا مسایل روحی که یک مانکن در رابطه با شغلش با آنها مواجه است، همه با جزییات نشان داده میشود.
شما شباهتی با نقشی که اشاره کردید، داشتید؟
من برای تبلیغ پوشاک ماکسیم و پژوی SD برای کار فوتو مدلینگ انتخاب شده بودم اما پس از کشمکشی که با خودم برسر انجام این کار داشتم، ترجیح دادم که انجام ندهم.
چرا؟
چون نمیخواستم تنها به خاطر احتمالا جذابیتهای ظاهریام برای این کار انتخاب شوم. اگر بهعنوان یک هنرمند در جامعه هنری پذیرفته شوم، آن هم هنرمندی که برای کارخود احترام قایل است. آنگاه اگر کالایی را هم تبلیغ کنم، تنها وجوه ظاهریام مدنظر نبوده است. در این شرایط، بله حتما دوست دارم در این عرصه هم باشم.اما باز در این موقعیت نیز دوست دارم کالاهایی را که به نفع مردم و جامعه میدانم، تبلیغ کنم.
به طور مثال چه کالاهایی؟
کالاهای فرهنگی و یا موردی که همیشه دوست داشتهام؛ کالاهایی که به ارتقای سطح بهداشت و سلامت جامعه منجر شود.
اینها را به دلیل مصاحبه با سلامت که نمیگویید؟
نه، اصلا. در حال حاضر چند پیشنهاد برای تبلیغ کالاهای دیگر داشتهام ولی دوست دارم مردم را فقط به مصرف بیشتر تشویق نکنم بلکه در خلال مصرف پیامی بهداشتی یا فرهنگی نیز به آنها منتقل کنم. معتقدم که این کار شدنی است . به نظرم در یک بیلبورد تبلیغاتی هم میتوان فرهنگسازی کرد. در همه جای جهان، چهرههای معروف بهخصوص در عرصه ورزش، سینما و موسیقی پیامهایی را که حاوی هشدارهای بهداشتی است، از طریق تبلیغات در تلویزیون، سینما، مجلات و بیلبوردها انجام میدهند؛ این پیامها از هشدار درباره ایدز تا مصرف نکردن مواد مخدر را شامل می شود.
با توجه به اینکه کار مانکنی نکرده بودید، چگونه با نقش خود ارتباط برقرار کردید و به آن ظرایفی که اشاره کردید، رسیدید.
اگرچه تا کنون مانکن نبودهام، اما متاسفانه گرایش به مانکن شدن در جامعه ما زیاد است. تمایل به زیبا شدن به هر قیمت، چه درپسرها و چه در دخترها، بدنسازی با آمپولهای هورمونی و رژیمهای غذایی نامناسب در پسران و نخوردن غذا در دختران، مصرف قرصهای لاغری یا داروهایی که مورد تایید نیست و خالی شدن بدن از ذخیرههای ویتامین واملاح به علت گرسنگی و رژیمهای سخت و بروز بیماریهای روحی که به دلیل وسواس در چهره یا اندامشان پیدا میکنند. همه وهمه نشانه هایی از این موضوع است.
به نظر میرسد شما هم ورزشکارید؟
من فیتنس کار کردهام. پدرم فارغالتحصیل رشته تربیت بدنی و قهرمان بدنسازی بودهاند، ایشان رژیم غذایی خاصی برای من نوشتند و در سایه ورزش توانستم بدنم را آماده نگاه دارم. من از پنج سالگی ژیمناستیک کارکردهام و بعد ورزشهای شنا و والیبال را بهطور حرفهای ادامه دادم و نهایت در رشته کاراته متمرکز شدم و در رده جوانان و نوجوانان در سطح کشوری صاحب عنوان شدم.
برای بعضی از جوانان ورزش به هدف تبدیل شده است و برای موفقیت به هر کاری دست می زنند و
سلامت خود را به خطر می اندازند؟
ورزش برای بالا بردن سطح سلامتی و توان جسمیو روحی است. ورزش نباید به گونهای هدف شود که بدن آسیب ببیند . تزریق آمپولهای هورمونی و شبه هورمونی که سلامت جوانان را به خطر میاندازد یک مشکل اساسی است که برای حل آن باید فکری شود.
بعد از بازی در فیلم غیرمنتظره در رابطه با نقشی که ممکن است زمانی آن را خارج از جلوی دوربین تجربه کنید یعنی مانکنی، چه اطلاعات جدیدی به دست آوردید؟
نه تنها درباره مانکنها بلکه درباره نارسیسیزم و اینکه این اختلال شخصیتی را چگونه میتوان درمان یا مهار کرد، معلومات خوبی بهدست آوردم. موقع خواندن فیلمنامه به شدت داستان معروف اسکار وایلد <تصویر دوریان گری> در خاطرم زنده شد بیآنکه شباهتی به آن وجود داشته باشد. با دکتر کریمی که مطرح کردم، فهمیدم که این داستان، داستان محبوب اوست. به شدت این نقش را که آدم خودشیفتهای که زندگیاش را به دلیل این نوع شخصیت در معرض انواع و اقسام خطرها قرار میدهد دوست داشتم و از اینکه در اولین حضور حرفهایام چنین نقشی را بازی کردم، خوشحالم.
خارج از کادر دوربین که خودشیفته نیستید؟
(با خنده) سعی میکنم.
و کارهای بعدیتان؟
چند پیشنهاد داشتهام اما به دلیل درگیریامتحانهای پایان ترم، خود را درگیر آنها نکردماما این را خوب میدانم که باید با وسواس انتخاب کنم.